داستان های عاشقانه واقعی.....

متن مرتبط با «داستان دختر14ساله» در سایت داستان های عاشقانه واقعی..... نوشته شده است

داستان دختر14ساله

  • داستان عاشقی  دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بارعاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد . ادامه مطلب کجاست ؟؟؟؟؟؟ ,داستان دختر14ساله ...ادامه مطلب

  • داستان سروین

  • داستان ارسالی از سروین روزی که عاشق شدم نمیدونم کی بود و چه جوری شد ولی به خودم که اومدم دیدم نمی تونم بدون اون زندگی کنم خیلی برام سخت بود ولی غرورم رو گذاشتم زیر پامو بهش گفتم .اونم گفت که دوستم داشته ولی تو عالم همسایگی و آشنایی نمی خواسته مشکلی برام پیش بیاد4 سال و نیم گذشت.روزهایی که اگه همدیگرو نمی دیدم واقعا مریض می شدیم . با وجودی که همه راضی بودند و تقربیا می دونستند که بله ما همدیگه رو دوست داریم کسی که بیشتر از همه تو خونواده ام اونو دوست داشت سفت و سخت با ازدواجمون مخالفت کرد کسی نبود جز مامانم.هنوز برام سؤاله که چرا با اینکه مامانم اونقدر دوستش داشت که میگفت مثل پسرم برام عزیزه ولی با ازدواج ما مخالفت کرد خیلی کوتاهی کردم نتونستم جلوی مامانم وایسم.برای خلاصی از اون وضعیت که روز و شبم به گریه و آه و غصه می گذشت مجبور شدم ازدواج کنم ادامه مطلب لطفا بخونید,داستان سروین ...ادامه مطلب

  • داستان محمدرضا

  • این داستان خودمه داستان محمدرضا من الان 16سال دارم تولدم 22/11/1375. ...رشته کامپیوتر .2سال پیش بود که من خونه پسرعموم مسعود رفت آمدم زیاد بود.  ادامه مطلب کجاس ؟؟؟؟؟؟,داستان محمدرضا ...ادامه مطلب

  • وقتی کسی رو دوست دارید.داستان مانی.

  • وقتی کسی رو دوست داری. حاضری جون فداش کنی حاضری دنیا رو بدی فقط یک بار نگاهش کنی. به خاطرش داد بزنی.به خاطرش دروغ بگی.............رو همه چیز خط بکشی حتی رو برگ زندگی. وقتی کسی تو قلبته حاضری دنیا بد باشه........فقط اونی که عشقته عاشقی رو بلد باشه. قید تموم دنیا رو به خاطر اون میزنی..........خیلی چیزا رو می شکنی تا دل اون رو نشکنی. حاضری که بگزری از دوستای امروز و قدیم.........اما صداشو بشنوی شب از میون دو تا سیم. حاضری قلب تو باشه پیش اون گرو..........فقط خدا نکرده اون یک وقت بهت نگه برو. حاضری هر چی دوست نداشت به خاطرش رها کنی..........حسابتو حسابی از مردم شهر جدا کنی. حاضری هر جا که بری به خاطرش گریه کنی..........بگی که مهتاجشی و به شونه هاش تکیه کنی. وقتی کسی تو قلبته یک چیز قیمتی داری...........دیگه به چشمت نمیاد اگر که ثروتی داری . حاضری هر چی بشنوی حتی اگر سرزنشه.........به خاطر اون کسی که خیلی برات با ارزشه. حاضری هر کی جز اونو ساده فراموش کنی..........پشت سرت هر چی میگن چیزی نگی گوش کنی. حاضری که بگذری از مقررات و دین و درس............وقتی کسی رو دوست داری معنی نمیده دیگه ترس معنای خوشبختی این است در دنیا کسی هست که بی اعتنابه نتیجیه دوستت دارد,داستان مانی.وقتی کسی رو دوست داری ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها